نویسنده و مولف : اشکان ارشادی 

اولجایتو و صفویه 

اولجایتو خانی بود بیشتر از خان! ولی چون دیگر از آن امپراتوری چنگیزی تنها بر پهنه ای کمتر از یک دهم حکومت می کرد پس دیگر خاقان » نبود. اولجایتو خانِ ایلخانان بود. در زمان ایلخانان ، دیگر اردوهای مغول نیز مستقل شدند و نیرومند ترین ایشان یکی قزل اردو بود و دیگری آق اردو ، اردوی زرین یا قزل اردو بر قلمروی گذشته یهودیت فرمانروایی می کرد. همان قلمروی شمالی که هم خطر بزرگی برای ساسانیان بودند و هم در جنگی شدید اعراب مسلمان را در همان ابتدای گسترش شکست سختی داده بودند. 

برخی از مفسران مسحیت گویند : اگر ترکان خزر نبودند و راه پیشروی را بر اعراب سد نمی کردند ، روم آن دژ تمدن مسیحیت ؛ بلا شک فرو می ریخت. »

اکنون ترک و مغول و روس و سقلاب خطری برای الجایتو محسوب می شدند. الجایتو با نگاهی به تاریخ متوجه شد که ساسانیان مذهب مزدایی داشتند و توانستند ۴۲۶ سال حکومت کنند و اعراب هم باز دین و مذهب و امپراتوری بزرگ و با عمری زیاد ، سپس نگاهی به خزرها کرد و فهمید که با رسمیت یهودیت ، کشوری به مراتب جنگنده تر ساختند. از طرفی هم می دید که عمر حکومت دینی _ مذهبی طویل است پس چون خشونت و جرأت و تدبیر چنگیزی نداشت بدنبال راه دیگری می گشت و برآن شد تا حرف پدرانش را جامه عمل بپوشاند یعنی مسلمان شود.

سالها قبل ، غازان خان مسلمان گشته بود و برای ایجاد یک حس ملی _ میهنی در تبریز دوباره شاهنامه را با نقاشی های سبک ختایی احیا کرده بود. غازان خان و قبلتر هلاکو خان از این کار برای استقلال ی خود بهره برده بودند. هلاکوخان چون در نهایت هنوز قاآن کبیر در قراقوم مغولستان حکومت می کرد ؛ نمی توانست بیشتر از همین زنده کردن جنگهای ایران و توران ، ایران و روم ، و در نهایت ایران و ترکان پیش برود. غازان خان مسلمان شد ولی عمرش کفاف نداد و مغولها اکثرا بر همان عقاید شمنی مانده بودند ولی اینک برای اولجایتو راه دیگری هموار بود و می توانست خیلی کارها کند.


ادامه دارد 

در همین پست 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها